
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، یک بنیاد خیریه پیشگیری از آلزایمر در انگلیس در حال آغاز یک پژوهش نوآورانه است که هدف آن استفاده از زیستنشانگرهای خون و تغذیه برای بهبود تشخیص زودهنگام و ارزیابی خطر زوال عقل است. این ابتکار عمل که شامل «آزمون عملکرد شناختی» توسعهیافته توسط بنیاد «غذا برای مغز» میشود، قرار است نقش محوری در یک کارآزمایی بالینی به نام «رید آوت» ( READ OUT ) داشته باشد.
این کارآزمایی تحت هدایت «پروفسور ونسا ریمونت» از دانشگاه آکسفورد و بخشی از «چالش زیستنشانگرهای خونی» است که هدف آن ادغام آزمایشهای خون در مسیرهای تشخیص زوال عقل در «سرویس سلامت ملی» (NHS) است. این حرکت به سمت پیشگیری، در پی شکستهای مکرر کارآزماییهای دارویی طراحیشده برای درمان آلزایمر پس از تشخیص آن صورت میگیرد. این داروها تاکنون نتایج بالینی قابلتوجهی نداشته و با عوارض جانبی جدی از جمله خونریزی مغزی، تورم و حتی مرگ همراه بودهاند.
تمرکز بر پیشگیری و نقش تغذیه
«پاتریک هولفورد»، بنیانگذار این بنیاد، با اشاره به این شکستها تأکید کرد: به جای هدر دادن منابع برای یافتن یک درمان، ما به شدت نیازمند اتخاذ رویکرد پیشگیری هستیم. «بنیاد غذا برای مغز»، که خود را تنها بنیاد خیریه انگلیس در زمینه پیشگیری از آلزایمر میداند، به طور همزمان مطالعه دیگری به نام «دی آر ال اف تی» ( DRIfT ) را نیز راهاندازی کرده که به طور خاص به بررسی زیستنشانگرهای مرتبط با تغذیه برای پیشبینی خطر آینده و ردیابی بهبود، میپردازد. «دی آر ال اف تی»، شامل یک نمونهگیری خون ساده و بدون درد در منزل است که سطوح پنج شاخص کلیدی را اندازهگیری میکند:
هولفورد این چهار فرآیند را «چهار سوارکار آخرالزمان سلامت مغز» مینامد و توضیح میدهد: مغز به این چربیها [امگا-۳]وابسته است که با کمک ویتامینهای B در مغز جای میگیرند و همه اینها منبع متعادل گلوکز هستند. سپس مغز با سوزاندن قند برای انرژی، «دودهای اگزوز» اکسیداتیو تولید میکند. به همین دلیل است که آنتیاکسیدانهای موجود در سبزیجات و میوهها نیز به همراه امگا-۳ و ویتامینهای B برای سلامت مغز بسیار مهم هستند. شرکت در این پژوهش برای همه آزاد است. تاکنون بیش از ۴ هزار نفر به این مطالعه پیوستهاند و هدف این بنیاد جذب ۱۰ هزار داوطلب تا پایان سال جاری است. داوطلبان موظفند، «آزمون عملکرد شناختی» آنلاین را دو بار در سال تکمیل، پرسشنامهای درباره تغذیه و سبک زندگی پر کنند و نمونه خون قبل و بعد را با استفاده از کیت آزمایش خانگی ارائه دهند.
در ازای مشارکت، شرکتکنندگان راهنماییهای شخصیسازیشدهای برای کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در آینده دریافت خواهند کرد. «پروفسور دیوید اسمیت»، معاون سابق دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آکسفورد، از این رویکرد استقبال کرده و گفته است: جهان با هجوم ویرانگر زوال عقل در حالی مواجه است که جمعیت در حال پیرشدن است و با این حال، تلاش مقامات برای پیشگیری از آن بسیار ناچیز است. به جای هدر دادن منابع برای تلاش جهت توسعه یک درمان، ما به طور فوری نیاز به اتخاذ رویکرد پیشنهادی بنیاد غذا برای مغز داریم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، نخستین نشست «پیمان اثر» عصر پنجشنبه ۲۲ آبانماه از ساعت ۱۵ تا ۱۸ به ابتکار مؤسسه خیریه «آوای همدلی» و با همراهی جمعی از فعالان خیریهها، در خانه فرهنگی هنری خیابان ظفر برگزار شد. این دورهمی با هدف شکلدهی به ائتلافی از سازمانهای مردمنهاد توانمند و ایجاد چارچوبی تازه برای مدیریت حرفهای در حوزه نیکوکاری ایران برگزار شد؛ چارچوبی که به گفته بنیانگذاران «اثر»، قرار است نیکوکاری را از رویکرد سنتی و اعانهمحور، به سمت یک نظام منسجم، پایدار و مبتنی بر توانمندسازی هدایت کند.
حرکتی برای عبور از نیکوکاری سنتی به مدیریت حرفهای
در این نشست، دکتر یاسر احسان؛ مدرس مؤسسه کسبوکار ماهان و از حامیان ایدۀ پیمان اثر ضمن اشاره به تجربه مدیرانی که در دوره مدیریت سازمانهای مردمنهاد حضور داشتند، توضیح داد که «پیمان اثر» نتیجه گفتوگوی گروهی از فعالان خیریهای است که تصمیم گرفتهاند در کنار یکدیگر بمانند، دانش و تجربه خود را به اشتراک بگذارند و با یک عهد مشترک، گامی تازه برای توانمندسازی سمنها بردارند.
وی گفت: میخواهیم از نگاه چریکی و مقطعی در نیکوکاری فاصله بگیریم. قرار نیست فقط اعانه بدهیم؛ باید خودمان توانمند باشیم تا بتوانیم دیگران را توانمند کنیم. هدف این است که یک نگاه سازمانی و حرفهای در مدیریت خیریهها شکل بگیرد، نه یک فعالیت واکنشی و مقطعی. به گفته وی، این پیمان در قالب بنیاد اثر شکل خواهد گرفت؛ نهادی مستقل که وظیفه اصلی آن توانمندسازی سازمانهای مردمنهاد، توسعه اخلاق حرفهای و گسترش شبکه همکاری میان سمنهاست.
بنیاد اثر؛ نهادی مستقل با مأموریت توانمندسازی
«پیمان اثر» نتیجه گفتوگوی گروهی از فعالان خیریهای است که تصمیم گرفتهاند در کنار یکدیگر بمانند، دانش و تجربه خود را به اشتراک بگذارند و با یک عهد مشترک، گامی تازه برای توانمندسازی سمنها بردارند.
بنیاد اثر به گفته اعضای مؤسس، قرار است هویتی مستقل داشته باشد و مأموریت آن آموزش، مشاوره، شبکهسازی و تقویت مهارتهای مدیریتی فعالان حوزه نیکوکاری است. احسان با اشاره به اهداف بنیاد گفت: اگر ما بتوانیم خودمان را تقویت کنیم، میتوانیم شبکهای قوی ایجاد کنیم؛ جایی که هر موسسه در حوزهای که قویتر است به دیگری کمک کند و ضعفهای همدیگر را بپوشانیم. این همافزایی میتواند در حوزه جذب داوطلب، جذب حامی، مدیریت مالی، برنامهریزی، توانمندسازی نیروی انسانی و حتی طراحی پروژهها اتفاق بیفتد. وی افزود: هدف نهایی ما این است که مدیران را توانمند کنیم تا چرخه توانمندسازی در جامعه ادامه داشته باشد و اثر ماندگاری از ما باقی بماند.
رونمایی از مدرسه اثر؛ نخستین بازوی آموزشی بنیاد
یکی از بخشهای مهم این نشست، معرفی «مدرسه اثر» بود؛ نهادی که مسئولیت آموزش مدیران و فعالان سمنها را بر عهده دارد. مدرسه اثر اولین دوره رسمی خود را با عنوان «مهارتهای ارائه» آغاز خواهد کرد؛ دورهای که شامل آموزش جمعآوری داده، اصول اسلایدسازی، ساختاردهی به محتوا و مهارتهای ارائه شفاهی است.
برگزارکنندگان اعلام کردند که دورههای آموزشی با هزینهای بسیار کمتر از تعرفههای معمول اجرا خواهد شد، اما رایگان نخواهد بود. زیرا تجربه نشان داده دورههای رایگان معمولاً تعهد و ماندگاری لازم را ایجاد نمیکند. بخشی از شهریه دورهها صرف توانمندسازی یکی از سازمانهای عضو پیمان اثر خواهد شد تا چرخه حمایت و توسعه بهطور مداوم ادامه یابد. بنیاد اثر علاوه بر آموزش، یک بخش مشاوره نیز ایجاد خواهد کرد. این بخش قرار است در حوزههای مدیریت و برنامهریزی استراتژیک، مالی و حسابداری، روانشناسی اجتماعی و ارائه خدمات مشاوره تخصصی برای تدوین مدلهای عملیاتی و توسعه سازمان، به سازمانهای مردمنهاد کمک کند. تعرفه این خدمات بر اساس مدل توانمندسازی تعیین شده و درآمد آن کاملاً برای توسعه خدمات بنیاد مصرف خواهد شد.
شبکهسازی و دوری از موازیکاری
یکی از نکات مورد تأکید در این نشست، همکاری با شبکه ملی مؤسسات خیریه و نیکوکاری بود. برگزارکنندگان اعلام کردند که بنیاد اثر هیچگونه رویکرد موازیکارانه با نهادهای موجود ندارد و برعکس، قصد دارد نمایندگانی از شبکه ملی در جلسات حضور داشته باشند تا انسجام و یکپارچگی بیشتری در سیاستگذاریهای حوزه نیکوکاری ایجاد شود.
به گفته یکی از حاضران، یکی از هدفهای مهم این پیمان، ایجاد امکان تکرار تجربیات موفق و گسترش آن در سطح کشور است. این کار تنها زمانی ممکن میشود که شبکهای از همکاری و تبادل تجربه شکل بگیرد.
گسترش فعالیت به سراسر کشور
یکی از دغدغههای مطرحشده در این نشست، وضعیت فعالیت خیریهها در استانها بود؛ جایی که نقش بسیاری از سمنها همچنان به اعانهدادن و اقدامات مقطعی محدود میشود. برگزارکنندگان تأکید کردند که بنیاد اثر قصد دارد دامنه فعالیت خود را به شهرستانها گسترش دهد تا الگوی توانمندسازی و توسعه مهارتهای مدیریتی جایگزین مدل صرفاً حمایتی شود. در این بخش از بحث، ضرورت ایجاد ساختارهایی برای آموزش و ارتقای ظرفیت سمنها برجسته شد؛ ساختارهایی که بتوانند به خیریههای محلی کمک کنند تا از نقش دریافتکننده و توزیعکننده منابع فراتر رفته و به بازیگران مؤثر در ایجاد تغییرات پایدار اجتماعی تبدیل شوند.
مستندسازی تجربههای موفق؛ از تکرار تا سیاستگذاری
در بخش دیگری از نشست، اهمیت مستندسازی تجربههای موفق خیریهها مطرح شد. مدرسان و فعالان این حوزه توضیح دادند که بسیاری از سمنها تجربههای ارزشمند دارند، اما ثبت و اطلاعرسانی نشدهاند. قرار است بنیاد اثر این تجربیات را جمعآوری، مستند و منتشر کند تا هم برای دیگر موسسات قابل استفاده باشد و هم در مدلهای توسعهای تکرار شود. یکی از کارشناسان حاضر با تأکید بر این موضوع گفت: تکرار تجربه موفق یک بخش مهم است، اما مهمتر از آن اثرگذاری بر سیاستگذاریهاست. اگر بتوانیم در سطح تصمیمسازی تأثیر بگذاریم، از بروز آسیبهای اجتماعی پیشگیری میشود.
در ادامه نشست، شرکتکنندگان از ضرورت استفاده از «پتانسیلهای خاموش» سخن گفتند؛ ظرفیتهایی در سازمانها و افراد که به دلایل مختلف فعال نشده است. هدف بنیاد اثر این است که این پتانسیلها را شناسایی کرده و آنها را برای توسعه پایدار نیکوکاری بهکار گیرد. بنیاد اثر در مرحله نخست، در حال تکمیل ساختار داخلی و اجرایی خود است و هنوز ثبت رسمی نشده، اما به گفته برگزارکنندگان، مراحل ثبت و دریافت مجوزهای لازم در آینده انجام خواهد شد.
گزارش از فاطمه غریبی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران به نقل از آرمان ملی؛ نبیاله عشقی ثانی؛ فعال اجتماعی برای پیشگیری از تعطیلی خیریهها در شرایط دشوار و بحرانی نوشته است: تشکلهای مردمنهاد و خیریه از سوی اهل خیر و نیکوکاری برای حمایت و مساعدت به گروههای کمبرخوردار جامعه ایجاد میشوند.
بنیانگذاران این نهادهای مدنی _برای احساس مسئولیت دینی و انسانیشان_ با ملاحظه چالشها و مشکلاتی که افراد کمتوان جامعه برای اداره امور زندگی روزمرهشان دارند، چارهگری میکنند؛ یعنی افرادی که قادر به تأمین هزینههای معمول خانواده یا تحصیل فرزندانشان نیستند یا بههنگام ابتلا به بیماریهای پرهزینه بهدلیل ناتوانی در تأمین مخارج عسروحرج دارند؛ بنابراین با همیاری دوستان، آشنایان و طرح موضوع با اهل خرد، اندیشه و توانمند جامعه و با اخذ مجوز از دستگاههای متولی یک مؤسسه خیریه و نیکوکاری تأسیس میکنند تا خدمترسانی را آغاز کنند.
بهمرور ایام، این مؤسسهها با دو مشکل اساسی مواجه میشوند: اولاً بهدلیل افزایش قیمتها، گرانی، تورم و بالارفتن هزینههای زندگی، مراجعه اقشار آسیبپذیر به این مؤسسهها بسیار زیاد میشود.
بهدلیل افزایش قیمتها، گرانی، تورم و بالارفتن هزینههای زندگی، مراجعه اقشار آسیبپذیر به این مؤسسهها بسیار زیاد میشود.
ثانیاً بروز ناامنی وجنگ، بازار کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی و مشاغل را محدود و بعضاً متوقف میکند؛ زیرا وقتی مردم پول و درآمد کافی نداشته باشند، ناگزیراند خریدها و هزینههای غیرضروریشان را متوقف کنند تا بتوانند فوریترین نیازهای روزمره زندگیشان را برآورده کنند. نتیجه چنین وضعیتی آن میشود که کارخانجات و بخش تولید دچار آسیب میشود و در آمدهای صاحبان مشاغل کاهش مییابد؛ پس دیگر قادر به پرداخت کمک مالی و همیاری معمولشان به تشکلهای مردمنهاد نیستند.
کارخانجات و بخش تولید دچار آسیب میشود و در آمدهای صاحبان مشاغل کاهش مییابد؛ پس دیگر قادر به پرداخت کمک مالی و همیاری معمولشان به تشکلهای مردمنهاد نیستند
مؤسسههای خیریه و مردمنهاد که منابع مالیشان از طریق خیرین و نیکوکاران اهل بازار برآورده میشده، بهشدت کاهش مییابند. بعد از مدتی، ادامه کار این نهادهای مردمی به چالش جدی دچار میشود. اینجاست که ضرورت سازماندهی مشارکت خود مردم در مقیاس بالا بهعنوان راه حل مطرح میشود، برای مثال، اگر بتوانیم هزار نفر از افراد جامعه را قانع کنیم که هر ماه فقط صدهزار تومان برای حمایت از یک خیریه کمک کنند، آنگاه هر ماه صدمیلیون تومان بودجه در اختیار داریم.
اگر بتوانیم هزار نفر از افراد جامعه را قانع کنیم که هر ماه فقط صدهزار تومان برای حمایت از یک خیریه کمک کنند، آنگاه هر ماه صدمیلیون تومان بودجه در اختیار داریم.
با انجام یک برنامهریزی منظم و با رعایت همه موازین، اصول کار حرفهای، تخصصی، شفافسازی و اطلاعرسانی عمومی میتوان این هزار نفر انساندوست را به چندهزار نفر افزایش داد و با کمکی که به این طریق جمعآوری میشود، بسیاری از آلام جامعه را که اصلاح آن از توان یک مؤسسه مردمنهاد خیریه خارج است، درمان کرد.
آنچه توضیح داده شد، فقط یک نمونه است که در صورت تعامل و همفکری خردمندانه مؤسسههای مردمنهاد با دستگاههای متولی اجتماعی و مشارکتدادن مردم در حل بحرانهای کشور قابل حل است، بهشرط آنکه دستگاههای متولی با پرهیز از بوروکراسی اداری و کاستن از امور روزمره کمنتیجه به این موضوع بسیار مهم بپردازند و راهکارهای برونرفت از مشکل را ارائه دهند. توجه داشته باشیم که عدم برنامهریزی بهنگام برای تأمین منابع مالی سازمانهای مردمنهاد بهدلیل مشکلات اقتصادی کشور و کاهش منابع مالی در آیندهای نهچندان دور، این تشکلها را به تعطیلی میکشاند.