اون موقع ها تو اراک محرم ها صفایی داشت...یادم میاد بچه بودم اول تا آخر بازار رو سکوى مغازه ها جا می گرفتیم تا دسته های هیئت بارو و قلعه رو بتونیم ببینیم. خیلی با شکوه بودند. شمر هم داشتن، دو طفلان مسلم داشتن، علم وچهلچراغ داشتن....می نشستیم و سیر تماشا می کردیم ...تو مساجد هم برنامه بود....نذری حلیم می دادن ..عدس پلو با کشمش و خرما، شربت و چای...خود ما هم نذری می دادیم خونمون حسینیه بود... تابستونا تو باغ ...زمستونا تو پنج دری...سفره مینداختن ازکجا تا کجا... یه اتاق بود که توش دو تا تنور بود...یکی کوچیک یکی بزرگ...بزرگه رو روشن میکردن دیگ حلیم رو بار میکردن ...هی زیرش چوب مینداختن ..میذاشتن هم بزنیم اما نمیذاشتن بریم درخونه مردم نذری پخش کنیم ...یادش بخیر...
زارعی
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1392 ساعت 09:41 ق.ظ