رسول خدا (ص) فرمود: «البَرکة مَعَ اکابِرِکم»: برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست
در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فى اَهْلِهِ کالنّبىِ فى اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان
جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامیرسول خدا (ص) فرمود: «البَرکة مَعَ اکابِرِکم»: برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست
در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فى اَهْلِهِ کالنّبىِ فى اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان خانواده اش، همچون یک «پیامبر» در میان امتش است.
این سخن پیامبر خدا (ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ کبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالى مِن فَزَعِ یوم القیامة»؛ هر کس فضیلت و مقام یک «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس و نگرانى روز قیامت ایمن یدارد.
توصیه امام صادق(ع) است که فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا»؛ کسى که بزرگ ما را احترام نکند و کوچک ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.
این سخن را نیز از حضرت على(ع) به یاد داشته باشیم که فرمود:
«یُکْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الکبیرُ لِسِنّهِ»؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام کرد.
حضرت على(ع) در یکى از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهاى رفتارى مردم، از جمله بر این دو مسأله تأکید می فرماید: 1- بی احترامى کوچکترها نسبت به بزرگترها 2- رسیدگى نکردن توانگران به نیازمندان:
«انّکم فى زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم کبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم»؛ شما در زمانه اى به سر میبرید که کوچک به بزرگ تعظیم و تکریم نمىکند و ثروتمند، به فقیر رسیدگى نمیکند!
اطاعت پدر و مادر اطاعت خداست، نافرمانی پدر و مادر نافرمانی خداست و در جایی دیگر می فرماید: هر که پدر و مادر خویش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و هر کس پدر و مادر خویش را خشمگین کند، خدای را ناخشنود کرده است.
فرمان خداوند، چنین است:
«اِمّا یَبْلُغَنَّ عِندک الکبرَ اَحَدُهما او کلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً کریماً، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمةِ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما کما ربّیانى صَغیراً»؛
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است که: آنان را به اسم، صدا نکنى، به احترامشان برخیزى، از آنان جلوتر راه نروى، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگویى، نیازهایشان را برآورى، خدمتگزارى به آنان را وظیفه اى بزرگ بدانى و از آنان در سن کهولت و پیرى مراقبت کنى.
در حدیث است که امام باقر (ع) فرموده است: پدرم به مردى نگریست که همراه پسرش راه می رفتند و پسر به بازوى پدرش تکیه داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان (به خاطر این بی حرمتى نسبت به پدرش) صحبت نکرد.
«ابراهیم بن شعیب» گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتى داشته باشد او را برمی داریم و بر دوش می کشیم. حضرت فرمود: «اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَلِىَ ذلک مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِّمْهُ بِیَدِکَ، فانّه جَنَّةٌ لک غَداً»؛ اگر بتوانى عهده دار کارهاى او شوى چنین کن، حتى با دستانت لقمه در دهان او بگذار، که این فرداى قیامت، براى تو بهشت (یا سپر از آتش: جُنّه) خواهد بود.
این یک سنت تاریخى و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر کس چیزى را درو میکند که کِشته است. اگر در حدیث است که «لا میراثَ کالادب»؛ هیچ ارثى همانند ادب نیست که از بزرگان به فرزندان برسد، در این مورد هم مصداق می یابد.
امام على(ع) فرمود:
«وَقِّرُوا کبارَکُمْ، یُوَقّرْکُمْ صِغارُکُم»؛به بزرگانتان احترام کنید، تا کوچکترها هم به شما احترام کنند.
امام صادق(ع) نیز فرموده است:
«بِّروا آباءَکم، یَبِرُّکُمْ اَبْناؤکُمُ»؛به پدرانتان نیکى کنید، تا فرزندانتان هم به شما نیکى کنند.
این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتى است که انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان کودکان انجام می دهد.
جاى سالمندان، پیش از آنکه در «آسایشگاه»ها و «سراى سالمندان» باشد، کانون گرم و بامحبت خانه هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند. و از اندیشه آنان نیز استفاده شود. بالاخره آنان، حاصل یک عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می توانند «مشاور» خوبى در تصمیم گیریهاى زندگى باشند.
آنچه در آینه جوان بیند
پیر در خشت خام، آن بیند