خانه سالمندان اراک  (آلزایمری استان مرکزی (alzheimer-arak)

خانه سالمندان اراک (آلزایمری استان مرکزی (alzheimer-arak)

عکس . فیلم ٬گزارش ،عملکردوبازدیدها ی مردمی و.... ازفعالیت بانوان خیرانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع)ااستان مرکزی ثبت320
خانه سالمندان اراک  (آلزایمری استان مرکزی (alzheimer-arak)

خانه سالمندان اراک (آلزایمری استان مرکزی (alzheimer-arak)

عکس . فیلم ٬گزارش ،عملکردوبازدیدها ی مردمی و.... ازفعالیت بانوان خیرانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع)ااستان مرکزی ثبت320

نوروز۸۸ پیشاپیش مبارک

 نوروز۸۸ پیشاپیش مبارک

 

نظرات 1 + ارسال نظر
برج شیشه یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ق.ظ http://arak-borjeshishe.mihanblog.com/

برای من و تو، به نام شهرمان، برج شیشه وبلاگی برای اراکی ها



برج شیشه تو را صدا می زند حوالی خیابان ادبجو « برج شیشه» ای بود که همسو با ذهن و دل مردمان، طبیعت آدمی را باز می نمایاند که اگر من اینجا به دنیا آمده ام و زندگی می کنم طبیعتاً به آن عشق می ورزم و شهرم را بخشی از خودم می دانم. آباد و خرابش فرقی نمی کند، هرچه مشکلاتش بیشتر، مصائب و مسئولیت من هم سنگینتر. نه که به زبان آورم که بدیهی تر از آن بود که مسأله ذهنم شود و نیازی به واگویی احساس کنم. اما نمی دانم چگونه با رفتن برج شیشه طبیعت این مردمان نیز دیگرگونه شد. گویی پیش از این هیچوقت اینجا را ندیده بودند. چنان که غریبه ای عامدانه بر تمایز خویش از جایی که بر آن پا نهاده اصرار می ورزد و بر بخت خویش نفرین می فرستد که از بد حادثه اینجا گرفتار آمده است. و اینچنین بود که این بدیهی ترین و آدمیزادی ترین احساس به وطنم، شهرم و خودم نیاز به توضیح پیدا کرد که برادر! هیچ طبع سلیمی خود زنی نمی کند، از توهین و تحقیر بر می آشوبد، از سر درد دست به خودکشی نمی زند... همشهری عزیز! برج شیشه ای نو ساخته ایم تا بنایی را که به این شهر بدهکاریم، از دل ویرانه ها بیرون کشیم. بنایی که نماد و نشانِ در ـ جهان ـ بودنمان بود، امروز تورا صدا می زند. برج شیشه تو را صدا می زند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد